داییم شیرینی فروشی باز کرده مامانم نمیدونست دیشب اومد با یه بسته شیرینی مامانمو سوپرایز کنه افطار که شد شیرینی رو باز کردن شروع کردن به خوردن !...مامانم یه دونه برداشت خورد به جلد شیرینیه نگاه کرد دید نوشته * به امید دیدار مجدد شما* مامانمم با یه لبخند ملیح گفت * به امید دیدن قبر بابا شما اه اینم شد شیرینی حالم به هم خورد؟* 

من:(

داییم:l

...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.