روزی مریدان در چشم شیخ زل زدند . 


شیخ زل زد .مریدان زل زدند .


شیخ زل زد . مریدان زل زدند .

 

ناگها شیخ فرمود : پخخخخخخخخ 


پس مریدان جامه ها بدریدند . نعره ها زدندی، خشتک ها دریدندی و سر به


 بیابان گذاشتندی ...